اکلیل الملک، گیاهی با برگ های بیضی شکل و گل های خوشه ای زرد که دم کردۀ آن در مداوای اسهال خونی، ورم معده و نزلۀ برونش ها نافع است شاه افسر، گیاه قیصر، بسدک، ناخنک، شبدر زرد، یونجه زرد، بسک، بسه
اِکلیلُ المَلِک، گیاهی با برگ های بیضی شکل و گل های خوشه ای زرد که دم کردۀ آن در مداوای اسهال خونی، ورم معده و نزلۀ برونش ها نافع است شاه اَفسَر، گیاه قِیصَر، بَسدَک، ناخُنَک، شَبدَر زَرد، یونجه زَرد، بَسَک، بَسَه
کنایه از کف دست باشد. (از بهار عجم). کف دست. (شمس اللغات) : تا ز دستم رفت و همزانوی نااهلان نشست شد کبود از شانۀ دست آینۀ زانوی من. خاقانی. در بیت ذیل بمعنی فوق و هم بمعنی استخوان کتف و دوش آمده است: ور مرا آینه در شانۀ دست آید من نقش عنقای سخن ران به خراسان یابم. خاقانی
کنایه از کف دست باشد. (از بهار عجم). کف دست. (شمس اللغات) : تا ز دستم رفت و همزانوی نااهلان نشست شد کبود از شانۀ دست آینۀ زانوی من. خاقانی. در بیت ذیل بمعنی فوق و هم بمعنی استخوان کتف و دوش آمده است: ور مرا آینه در شانۀ دست آید من نقش عنقای سخن ران به خراسان یابم. خاقانی
دوایی است که به عربی آن را اکلیل الملک خوانند. (برهان) (شمس اللغات) (از رشیدی) (از جهانگیری) (از آنندراج). بمعنی اسپرک و اکلیل الملک. (منتهی الارب). رجوع به شاه افسر و اکلیل الملک شود
دوایی است که به عربی آن را اکلیل الملک خوانند. (برهان) (شمس اللغات) (از رشیدی) (از جهانگیری) (از آنندراج). بمعنی اسپرک و اکلیل الملک. (منتهی الارب). رجوع به شاه افسر و اکلیل الملک شود