جدول جو
جدول جو

معنی شاجه دسه - جستجوی لغت در جدول جو

شاجه دسه
دسته ی جارو
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاه بسه
تصویر شاه بسه
اکلیل الملک، گیاهی با برگ های بیضی شکل و گل های خوشه ای زرد که دم کردۀ آن در مداوای اسهال خونی، ورم معده و نزلۀ برونش ها نافع است
شاه افسر، گیاه قیصر، بسدک، ناخنک، شبدر زرد، یونجه زرد، بسک، بسه
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ یِ دَ)
کنایه از کف دست باشد. (از بهار عجم). کف دست. (شمس اللغات) :
تا ز دستم رفت و همزانوی نااهلان نشست
شد کبود از شانۀ دست آینۀ زانوی من.
خاقانی.
در بیت ذیل بمعنی فوق و هم بمعنی استخوان کتف و دوش آمده است:
ور مرا آینه در شانۀ دست آید من
نقش عنقای سخن ران به خراسان یابم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(بُ سَ / سِ)
دوایی است که به عربی آن را اکلیل الملک خوانند. (برهان) (شمس اللغات) (از رشیدی) (از جهانگیری) (از آنندراج). بمعنی اسپرک و اکلیل الملک. (منتهی الارب). رجوع به شاه افسر و اکلیل الملک شود
لغت نامه دهخدا
(دِهْ)
دهی از دهستان حومه شهرستان تربت حیدریه. دارای 287 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دسته ی گاوآهن
فرهنگ گویش مازندرانی